وارد مغازه میشوم....

ساخت وبلاگ

وارد مغازه ميشوم و يك سرى استكان نعلبكى و قورى سبز رنگ اسباب بازى انتخاب مى كنم.

فروشنده ميگويد:خانم صورتيشو ببريد دخترونه تره.

ميگم: برا پسرم مى خوام.

با تعجب به من نگاه ميكنه و ميگه: اگه پسره ماشين بگيريد يا جعبه ابزار، هواپيما يا چراغ قوه.

پسر كه آشپزى نميكنه.
با خودم مرور ميكنم در دنيايى كه زنهايش پا به پاى مردها كار مى كنند

مردهايش بايد ياد بگيرند خستگى را با چاى از تن همسرشان درآورند.

در دنيايى كه زنهايش با مفهوم چك و قسط و وام عجين شده اند،

شرم دارد مردهايش با دستور قورمه سبزى و ته ديگ ماكارونى بيگانه باشند.

من براى فرزندم همسرى قدرتمند آرزو ميكنم زنى كه تنها دغدغه اش نهار ظهر و شام شب نباشد.

زنى كه تمام لذتش در خريد خلاصه نشود.

زنى كه سياست را بفهمد، شعر ببافد، كتاب بخواند و از دنياى اطرافش بى خبر نباشد.

براى انكه پسرم شايسته چنان زنى باشد بايد ياد بگيرد چاى دارچينى درست كند.

ياد بگيرد آشپزى كند. لالايى بخواند. نوازش كند و جملات عاشقانه بگويد.

دانيال سه ساله ام استكان اسباب بازى سبز رنگ را به طرفم مى گيرد.

من نگاهش مى كنم و او مى گويد: بخور چاى دارچينى برات پختم

#دكتر_الميرا_لايق

♥ یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۶♥ ساعت : 13:37 ♥ نویسنده : ماه بانو ♥

دخترک آفتاب ...
ما را در سایت دخترک آفتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarakeaftab77a بازدید : 140 تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1396 ساعت: 21:48